نگاه راهبردی شهید صدر به رسالت انقلابی مردم ایران
نامهای سرگشاده به ملت مسلمان ايران[1]
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين و الصلاة و السلام علی محمّد خير خلقه و علی الهداة الميامين من آله الطاهرين.
ازآنجاکه ما در نجف اشرف با تمام وجودمان با ملت مسلمان ايران زندگی میکنيم و در دردها و آرزوهايش خود را شريک میدانيم، ايمان داريم که اين ملت بزرگ اثبات کرده است که همواره ملتی سرافراز و شجاع بوده و خواهد بود و میتواند در راه قضيهای که به آن ايمان دارد و هدف و کرامتش را در آن میبيند، فداکاری و مقاومت کند.
اگر مسير اين ملت جهادی را در بازهای از اين قرن مورد توجه قرار دهيم، میبينيم که اين ملت در طول اين مدت همواره- با شجاعت و ايمان- در راه حفظ کرامت خود و محقق ساختن آرمانهای نيک و اهداف عاليش، وارد نبردهای دليرانه متعددی شده است؛ از ماجرای «تنباکو» که در آن، اين ملت عظيم حصاری را که حاکمان و رهبران آنها يعنی استعمارگران کافر، میخواستند بر کل وجود اين ملت بکشند، شکست؛ تا جريان «مشروطه» که درحاليکه جهان اسلام غرق در گونههای اسفباری از استبداد بود، فرزندان شريف و آزاده اين کشور عظيم در برابر انواع زورگويی و استبداد مقاومت کردند؛ تا اقدامات امروز اين ملت مبارز که در طی آن قربانیهای بسياری داده و میدهند و با اين وجود روزبهروز بر ايمان و ايستادگیشان افزوده میشود و روحيه جهادیشان قوت میگيرد.
با بررسی اين حماسههای دليرانه عمق شخصيت مذهبی مسلمان ايرانی و نقش بزرگی که نگرش دينی او و پايبندی محکم وی به عقيده، رسالت و مرجعيتش در ميدانهای اين جهاد سلحشورانه، ايفا میکند، به خوبی نمايان میگردد؛ در تمام اين حماسهها ملاحظه میکنيم که روحيه دينی، چشمه خشکیناپذير اين حرکت بوده و همواره شعارهای بلند اسلامی در ميادين مطرح شده است و مرجعيت حکيمانه، پيشوايی بوده است که مردم مؤمن گرد او جمع شده و در مقاومت و جهاد خود از او الهام گرفتهاند. صادقانهترين و واقعیترين هويت يک ملت، هويتی است که آن را در عرصه جهاد و ايثار و ازخودگذشتگی به نمايش میگذارد و واضحترين و آشکارترين نمايشی که يک ملت میتواند از هويت مبارزهای خود به ظهور برساند، نمايشی است که ملت مسلمان ايران ارائه کرده و در نبردهای شريف خود، هويت اسلاميش را متجلی ساخته است؛ چه اينکه در تمام اين حماسهها بسيج مردم تحت لوای اسلام انجام میپذيرفت و عواطف و دلهای مردم بر محور اسلام متحد میگشت و اين نيروهای معنوی و مرجعيت صالح بودند که ملت را در اين مبارزه مقدس رهبری میکردند.
اگرچه ملت مسلمان ايران همواره هويت جهادی اصيل خود را نشان داده است، اما نهضت زنده و معاصر آن به رهبری مرجع دينی حضرت آيتالله خمينی، به دليل استمرار روبهرشد و حجم فداکاریها و مقاومتی که از خود بروز داده است، بهترين تجلی اين هويت است و ما باور داريم که اين هويت جهادی مؤمنانه که ملت ايران با آن خود را شناسانده و ميشناساند، يکی از بزرگترين ذخاير و قوايی است که اسلام در تاريخ جديد خود به دست آورده است.
اين شخصيت سلحشور در گذر تجربه های جهادی مستمر ملت مسلمان ايران، به حقايقی اشاره میکند که بسيار روشن و آشکار است و بايد چارچوبی اساسی و ثابت برای ديدگاه اين ملت نسبت به راه پيش رويش باشد.
يکی از اين حقايق ثابت اين است که ملت مسلمان ايران، به ميزان پيوند و ارتباط با رهبر معنوی و مرجعيت دينی حکيمانه، در مبارزه به پيروزی دست يافته است و هربار که با آگاهی از اين حقيقت و پيوند و ارتباط کامل با رهبران و مرجعيت دينی حکيمانه به ميدان آمده است، شعارهای خود را به واقعيت بدل کرده است. اما هرگاه که اين ملت مجاهد از اين حقيقت غافل شده يا به غفلت کشيده شده است، با سرگشتگی و توطئه مواجه شده است. بنابراين، رهبران معنوی و مرجعيت حکيمانه، دژ مستحکمی در برابر انواع سرگشتگی و انحراف هستند.
يکی ديگر از اين حقايق اين است که اين رهبران معنوی هر چقدر با يکديگر همبستگی و اتحاد و مشارکت بيشتری داشتهاند، نقش خود را بهتر ايفا کردهاند و هرگاه که ملت مسلمان ايران به پيروزی رسيده است، اين همبستگی و اتحاد در تحقق آن پيروزی نقش بهسزايی داشته است.
يکی ديگر از اين حقايق اين است که اين انقلاب شکوهمند برای تضمين موفقيت خود در رسيدن به هدف اسلاميش بايد از يک ديدگاه روشن، تفصيلی و جامعی که دربرگيرنده مفاهيم و احکام اسلامی در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی است، برخوردار باشد. هر چقدر در بنيان فکری و پشتوانه اعتقادی انقلاب، اين ديدگاه دقيق و تفصيلی که ويژگیهای فکری هويت مبارزهای را مشخص میکند، وجود داشته باشد، انقلاب قدرت بيشتری برای ايجاد تغيير و تحقق اهداف اسلامی پيدا میکند و با توان بيشتری از شخصيت اعتقادی خود در برابر نفوذ ديگران دفاع مینمايد.
انقلاب شکوهمندی که امروز مبارزه ملت مسلمان ايران را رهبری ميکند، اکنون که به مرحلهای حساس از مسير خود رسيده و وفاداری و حمايت مردم- همه مردم را جلب کرده است، بيش از هر زمان ديگری نياز دارد که با يک چشم به نيازهای فعلی مسير بنگرد و با چشمی ديگر نيازهای آيندهاش را رصد کند؛ به اين صورت که از هماکنون مشخصات ديدگاه تفصيلی خود را که به ايدئولوژی و رسالت اسلاميش مربوط میشود، تعيين کند و همانطور که در نگاه به نيازهای فعلی مسير و ارزيابی آنها و نيز تعيين گامهای حرکت، با مرجعيت دينی در ارتباط است، همچنين بايد در نگاه دوم- که تعيين مشخصات ايدئولوژی کامل اسلامی است نيز به مرجعيت دينی که مبارزه اين ملت را رهبری کرده است، بپيوندد؛ زيرا مرجعيت منبع شرعی و طبيعی آشنايی با اسلام و احکام و مفاهيم آن است.
اين انقلاب شکوهمند به همه جهانيان فهماند که اين تصور که اسلام فقط با مارکسيسم مبارزه میکند و دغدغهای برای مقابله با طرف ديگر ندارد، پنداری باطل است و به نظر ما اين، خود، يک دستاورد بزرگ ديگر برای اين انقلاب است؛ چه اينکه برخی از اين پندار غلط سوءاستفاده کرده و در پی آن بودند که به مبارزه اسلامی هويت عقبماندگی و دنبالهروی بدهند؛ اما در جريان انقلاب شکوهمندی که ملت ايران به نام و با قدرت اسلام و تحت رهبری مرجعيت دينی و بر ضد رژيمی که بيشترين فاصله را با مارکسيسم و مارکسيستها دارد، به راه انداخت، اين تصور اشتباه به کلی از بين رفت و ثابت شد که اسلام رسالت و اصالت خاص خود را در مبارزه دارد و همان اسلامی که بر ضد مارکسيسم قيام میکند، در برابر همه انواع ظلم و استبداد میايستد.
انقلاب شکوهمند ايران بايد اين دستاورد را عميقتر کند و در اذهان همه روشنی بيشتری به آن ببخشد؛ و اين مهم به اين شکل محقق میشود که مظاهر و ويژگیهای ديدگاه تفصيلی و ايدئولوژی متمايز خود را بيشتر و بيشتر مطرح کند.
اين انقلاب شکوهمند- هماکنون که مردم به رهبری اسلامی آن اعتقاد پيدا کردهاند- بايد در سطح اين مرحله باشد و عمق مسئوليت سنگينی را که برای تحقق اهداف بزرگ مبارزه در فرايند تغيير بر عهده دارد، درک کند؛ زيرا ساخت اسلامی ايران، تنها با تغيير ظواهر و نامها انجام نمیشود، بلکه افزون بر اين بايد محتوا نيز از همه ريشههای فاسد پاک گردد و با مضامين نو و زندهای پر شود که ارزشهای قرآنی و اسلامی مربوط به عرصههای مختلف زندگی، در آن جريان داشته باشد.
بیشک شجاعت و بالندگی بیمانندی که اين انقلاب در مبارزه با وضعيت فاسد و از بين بردن آن، از خود نشان داد، شايستگی خود را برای درک اين مسئوليتها با عمق روحی، اجتماعی و تاريخيشان، تأييد میکند.
از خداوند متعال میخواهيم که به قربانیهای بزرگی که ملت ايران در سايه رهبری علمای اعلام تقديم کردند، عنايت فرموده و خونهايی را که سفاکان بر زمين ريختند، شعلههايی نورانی قرار دهد که ايران را از ظلمات استبداد و انحراف بيرون برده و به سرمنزل اجرای کامل اسلام در همه عرصههای زندگی برساند.
اين کاروان اخير کشتگان در مشهد مقدس نيز قسمت ديگری از جنايات ستمگران است. خداوند متعال اين کشتگان را غرقه دريای رحمت خويش فرمايد و ايشان را به شهدا و صديقين و صالحين ملحق بگرداند؛ وَ حَسُنَ أُولئِک رَفِيقاً[2] و آنها رفيقهای خوبی هستند، وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[3]؛ و عاقبت نيک برای پرهيزگاران است، وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ/[4]؛ و آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست.
نجف اشرف، محمد باقر صدر [5]
[1] نامهاى سرگشاده به ملت مسلمان ايران که شهيد صدر آن را در اواسط محرم ۱۳۹۹ق. و در آستانه انقلاب اسلامى ايران به رشته تحرير درآورد و آن را در تاريخ ۵/ صفر/ ۱۳۹۹ ق. به صورت تلفنى به بيت امام خمينى قدس سره در پاريس ابلاغ کرد.( از آرشيو پژوهشگاه علمى- تخصصى شهيد صدر)
[5] صدر، محمدباقر، بارقه ها، جلد ۱، پژوهشگاه علمى تخصصى شهيد صدر، دار الصدر - قم - ايران، چاپ: ۱، ۱۳۹۳ ه.ش.